بغضم گرفته وقتشه ببارم جه بی هوا هوای گریه دارم باز کاغذام با تو خط خطی شد خدا این حس و حالو دوس ندارم..

تو يه ماهه نگاه به راه منو نمي بيني نمي شنوي آه منو نميشه هميشه دل بخواه منو . . . تو كه هفته به هفته به هفته منو حيف اون همه روزاي رفته منو فراموش كني رفته به رفته منو..

به جایی از زندگی رسیدم که دیگه نه دیدنتو ارزو میکنم نه رفتنت و....فقط میگم هرچی خیرباشه. بدجور سپردیمون دست قسمت بی معرفت!

وقتي رفت گفت شايد برگردم , رفتنش مرا نمي آزارد , شايدش دردناك است ...

ته نامردی یعنی اینکه اسم هوس بازیاتو بذاری حق انتخاب

دلم میگیرد. . . وقتی میبینم سهم من از تمام تو. . . از تمام یک عشق. . . فقط چند عکس و چند پیام و  کمی خاطره است .

اشکال نداره.... رفت که رفت... شاید من بودم شاید بدرفتاری باهاش کردم شاید کم بهش گفتم دوست دارم شاید کاری که دوست نداشت انجام دادم ولی....... ولی بخدا من بد نبودم

شاید شاید فقط شاید سالهای سال بعد یک جمعه مثل دیروز بعد از بغض و مرور خاطراتت تصمیم بگیرم قید تو وخاطراتت را بزنم...

تنهایی یعنی دل هیچ کس هم سایز دلت نیست....

دســـت آن كودك كه رهـــا شد در شلوغـــي خيابان هـــا.... طعـــم آن دستـــم....

اکنون کجاست؟ چه میکند ؟ سردش نیست؟ غذا خورده است ؟ حالش خوب است ؟ همه بر وفق مراد است ؟ میپرسید چه کسی ؟ . . . کسی که فراموشش کرده ام . . !

گاهی میرسه که دیگه از خدا نه پول میخوای نه خونه میخوای و نه … ! یه موقع هایی هست فقط یه دل خوش میخوای ! فقط یه دل خوش …

خیلی  سخته  یکیو  به اندازه ی  وجودت  دوست  داشته  باشی  بعدش  با تمام  توانت  بخوای  فراموشش  کنی

وقتی دوستت نداره خب نداره دیگه.این همه غم وغصه و دلتنگی واسه چی?میدونم سخته ولی چارش صبره خدابه هر زنی یه شوهر وبه هر مردی یه زن بدهکاره...فقط باید وقتش برسه همین

ز چشم مست تو امید خواب می بینم تو خوش بخفت که ما را قرار خفتن نیست به دیدن از تو قناعت نمی توانم کرد حکایتی دگرم هست و جای گفتن نیست..

من عاشقانه هایم را روی همین دیوار مجازی می نویسم! از لج تو... از لج خودم... که حاضر نبودیم یک بار این ها را واقعی به هم بگوییم...!